حرف همان است که امام گفت؛ اسرائیل باید محو شود
حرف همان است که امام گفت؛ اسرائیل باید محو شود!/ قضیه دیر
یاسین راست است؛ قضیه «کَفَرقاسم» راست است...
«امام بزرگوار ما اعلام کردند که یکى از هدفهاى این انقلاب، آزادى سرزمین فلسطین و قطع غدهى سرطانى اسرائیل است. امواج پرقدرت این انقلاب، که آن روز همهى دنیا را فرا گرفت، هر جا رفت با این پیام رفت که فلسطین باید آزاد شود.»
به گزارش رجانیوز، جملات بالا بخشی از بیانات حضرت آیت الله خامنهای در کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین در تاریخ ۱۳۹۰/۰۷/۰۹است. پیش از این نیز مقام معظم رهبری مسئله فلسطین را مسئله اصلی و در زمره فوریترین مسائل دنیای اسلام برشمردند. باتوجه به فرارسیدن روز قدس شایسته است برخی از سخنان رهبر انقلاب را درباره آرمان فلسطین و قدس شریف با هم مرور کنیم تا با اندیشهای عمیقتر فردا به راهپیمایی این روز بزرگ برویم.
دولتهای مرتجع میخواستند روز قدس را تضعیف کنند اما نتوانستند
مثل همین امروزى که الان ما اینجا در کمال امنیت در زیر سایهى حاکمیت اسلام، مشغول اقامهى نماز و گفتن حقایق و تحلیل مسائل جهانى اسلام هستیم، و در کشورهاى دیگر با تفاوت اوضاع، کم و بیش مسلمین به کارهاى خودشان مشغول هستند، برادران و خواهران فلسطینى ما در مسجدالأقصى، در قبلهى اولاى مسلمین و در خانهى مقدس براى همهی ادیان و ملل توحیدى، زیر فشار صهیونیستها و حکومت غاصب قرار دارند. هم امروز و هم جمعهى آینده مطمئناً فشارها بر این مردم بیشتر است. حالا در این چند سال البته بهموازات جا باز کردن روز قدس در بین ملتها، دولتها بهخصوص دولتهاى مرتجع با یک روشهاى بسیار موذیانهاى، با اعلام این روز جهانى معارضه کردهاند و سعى کردهاند آن را کمرنگ کنند، تضعیف کنند اجتماع مردم را در آن معوق کنند. اگرچه بهطور کامل موفق نشدهاند ( بیانات در خطبههای نمازجمعه(خطبه دوم) ۱۳۶۸/۰۲/۰۸)
مبارزان فلسطینی یک ر وز سوگلی بودند، امروز در غربت و مظلومیتاند
مردم فلسطین و نهضت فلسطین امروز از همیشه مظلومتر است. یک روزى بود که مبارزان فلسطین مثل سوگولیهاى و نورچشمىهاى دنیاى عرب و دنیاى اسلام به شمار مىرفتند. همه از آنها بانیکى یاد مىکردند. خبرهاشان را کشورهاى عربى در رادیوها پخش مىکردند. براى آنها اعانه جمع مىکردند. دولتها به آنها کمک مالى مىکردند. بالاتر از کمک مالى، کمک سیاسى به آنها مىکردند. سلاح به آنها مىدادند. از آنها به انواع و اقسام حمایت مىکردند...
... اما امروز چطور؟ امروز غربت و مظلومیت فلسطینىها صد برابر، صدها برابر بیشتر از آن روز است. امروز متأسفانه قبح مذاکرهی با اسرائیل از بین رفته. یک روزى انورالسادات وقتى که با اسرائیلىها مذاکره کرد، تمام دولتهاى عرب با تقریباً اتفاق، مگر با یکى دو تا استثناء قطع رابطه کردند با مصر، مصر را از جامعهى عرب بیرون کردند. امروز مصر یک چیزى هم طلبکار است. به جامعهى عرب برگشته. همان آقایانى که آن روز او را بایکوت کردند، امروز همان دولت را و همان حکومت را و جانشین انورسادات را که همان راه را دارد طى مىکند، خیلى هم باعزت مىپذیرند. بیانات در خطبههای نمازجمعه(خطبه دوم) ۱۳۶۸/۰۲/۰۸
حرف همان است که امام گفت؛ اسرائیل باید محو شود!
در مسألهى فلسطین، آنچه که هدف است، استنقاذ فلسطین است؛ یعنى محو دولت اسرائیل. فرقى بین سرزمینهاى قبل از سال 67 و بعد از آن نیست. هر یک وجب از خاک فلسطین، یک وجب از خانهى مسلمین است. هر حاکمیتى غیر از حاکمیت مردم فلسطین و حاکمیت مسلمین بر کشور فلسطین، حاکمیت غاصب است. حرف، همانى است که امام راحل عظیم الشأن فرمود: «اسرائیل بایستى محو بشود». یهودیهاى فلسطین، اگر دولت اسلامى را قبول مىکنند، در آنجا زندگى کنند. بحث، بحث یهودىستیزى نیست. مسأله، مسألهى غصب خانهى مسلمین است. رؤسا و زعماى مسلمین، اگر تحت تأثیر قدرتهاى جهانى قرار نداشتند، مىتوانستند این مهم را انجام بدهند؛ ولى متأسفانه نکردند.
امروز، حادثهى بزرگى داخل سرزمینها در جریان است و آن، همین قیام اسلامى است که این روزها وارد چهارمین سال عمر خود مىشود. این، همان چیزى است که باید فلسطین را نجات بدهد. این، همان چیزى است که حامیان و تولیدکنندگان اسرائیل، از آن مىترسیدند. این، همان چیزى است که بدان امید بود و این امید، امروز برآورده شده است. این، یک نعمت بزرگ الهى است. ( سخنرانى در دیدار شرکتکنندگان در اولین کنفرانس اسلامى فلسطین ۱۳۶۹/۰۹/۱۳)
قضیه دیر یاسین راست است؛ قضیه «کَفَرقاسم» راست است...
قضیه فلسطین از قضایایى است که من، نظیرى به این شکل، براى آن در تاریخ سراغ ندارم. چگونه مىتوان ملتى را از کشور و سرزمین خودش بیرون کرد؟ فرض کنید رژیم عراق، عدّهاى را از کشور خودش بیرون کرد - مثلاً جمعیتى در حدود یک تا دو میلیون نفر را - اما اینکه یک ملت را بهطور کامل از سرزمین خودشان بیرون کنند؛ اسم آنها را از روى سرزمینشان بردارند و هویّت آن سرزمین را در جغرافیا و تاریخ از بین ببرند، چنین چیزى اتفاق نیفتاده است. اگر بنا بود این عمل در مورد یک کشور غیراسلامى انجام گیرد، قدرتمندان اروپایى چه مىکردند؟ اگر بنا بود این عمل در غیرِ این منطقه حسّاس، که منطقه اسلامى است، انجام گیرد، قدرتمندان عالم چه مىکردند؟
عکس آن اوضاع، در اینجا انجام گرفت! در اینجا، قدرتمندان عالم به این غصب بزرگ و ظلم بىنظیر کمک کردند. آنها به این حرکتى که شبیه آن در دنیاى معاصر و حتّى در گذشته هم اتفاق نیفتاده است، کمک کردند. تلختر اینکه، بیرون راندن مردم فلسطین از سرزمین خودشان، به حالت عادى هم انجام نگرفت. یک وقت است که مىآیند زمینهایشان را مىخرند؛ پولش را مىدهند و مىگویند «باید بروید.» البته این هم ظلم است، این هم غصب است؛ اما اینطور هم عمل نکردند. شبانه رفتند و یک ده را با اهلش سوزاندند! هر که توانست خودش را نجات دهد، نجات داد و هر که ماند، سوخت که سوخت! قضیه «دِیریاسین» راست است؛ قضیه «کَفَرقاسم» راست است؛ روستاهایى را که صهیونیستها آتش زدند، حقیقت دارد. همین کار را کردند. نخستوزیر اسبق صهیونیست که همین روزها و همین اواخر به درک واصل شد و امریکاییها به خاطر مرگ او اظهار تأسّف کردند، یکى از کسانى بود که در نابود کردن و آتش زدن روستاها و خانههاى مردم فلسطین، دخالت داشت (بیانات در خطبههاى نمازجمعه(خطبه دوم) ۱۳۷۱/۰۱/۰۷)
فلسطین به مردم فلسطین برمىگردد
بعضیها مىخواهند اینطور وانمود کنند که چرا مسأله فلسطین را بحث مىکنید؛ این مسأله خاتمه یافته است! بنده عرض مىکنم که مسأله فلسطین به هیچ وجه خاتمه یافته نیست. اینطور نیست که شما خیال کنید تا ابد باید فلسطینیها - صاحبان سرزمین - خود و اولادشان بیرون از سرزمین خودشان باشند؛ یا اگر در آن داخلند، بهصورت یک اقلیّتِ مقهور زندگى کنند و آن بیگانههاى غاصب در اینجا بمانند؛ نه، چنین چیزى نیست. کشورهایى که صدسال در تصرّف قدرتى بودند - همین قزّاقستانى که الان شما ملاحظه مىکنید، همین گرجستانى که الان شما ملاحظه مىکنید؛ این کشورهاى تازه استقلال یافته آسیاى میانه - بعضى در اختیار شوروى، بعضى قبل از شوروى در اختیار روسیه - آن وقتى که هنوز شوروى بهوجود نیامده بود - اینها دوباره مستقل شدند و برگشتند و متعلّق به مردم خودشان شدند؛ بنابراین هیچ بُعدى ندارد و حتماً باید اینکار اتّفاق بیفتد و انشاءاللَّه اتّفاق خواهد افتاد و فلسطین به مردم فلسطین برمىگردد. لذا مسأله خاتمه یافته نیست؛ این خطاست. ( بیانات در خطبههاى نمازجمعه(خطبه دوم)۱۳۷۸/۱۰/۱۰)
انقدر اینها بیشرماند!
یکى از مسائلى که امروز مطرح مىشود، براى این که قضیه فلسطین بهدست فراموشى سپرده شود و از طرح آن در افکار عمومى امّت اسلامى جلوگیرى کند، همین مذاکرات به اصطلاح صلحى است که بین گروهى از فلسطینیها - یعنى همین عرفات و دارودسته او - با اسرائیلیها در جریان است؛ یعنى قضیه سازش و حکومت بهاصطلاح خودمختار فلسطینى و از این حرفها.
...خیانت این کسانىکه بهنام فلسطینیها این کار را انجام مىدهند، از همه خیانتهایى که تا امروز به فلسطین شده، زشتتر و سهمگینتر و بدتر است! هیچ کارى هم براى آن مردم، نه کردند و نه مىتوانند بکنند. یک نویسنده فلسطینىِ عربِ ساکن امریکا نوشته است که این دارودسته عرفات هنوز نتوانستهاند زبالههاى شهر غزّه را از خیابانها جمع کنند؛ اما در همین مدّت، پنج سازمان امنیتى و اطّلاعاتى تشکیل دادند که جاسوسى مردم را مىکنند! این شد دولت فلسطین؟! این شد بازگشت مردم فلسطین؟! این شد احقاق حقّ فلسطین؟! اینقدر اینها بىشرمند! همان وقتى که این شخص، اوّلین مذاکرات را با اسرائیلیها کرد، من گفتم او، هم خائن است و هم احمق! اگر خائن بود، اما عاقل بود، بهتر از این عمل مىکرد! البته بنده درست نمىدانم؛ حدس مىزنم که امریکاییها و سازمانهاى جاسوسى اسرائیل از نقاط ضعف اینها استفاده کردند. اینها نقاط ضعف زیاد دارند؛ اهل دنیایند. وقتى دین در کار نباشد، همینطور مىشود. اینها در طول این چند سالى که مشغول اداره سازمان آزادیبخش فلسطین بودند، خدا مىداند که از لحاظ مالى و از لحاظ رفتارى و اخلاقى چه مشکلاتى داشتند... ( بیانات در خطبههاى نمازجمعه(خطبه دوم) ۱۳۷۸/۱۰/۱۰)
بدون شک این اتفاق خواهد افتاد
آنها اشتباه کردند که خیال کردند ملت فلسطین و کشور فلسطین تمام شد. فلسطین باقى مانده است؛ ملت فلسطین باقى مانده است. در کنار وجود ملت فلسطین، یک غصب بزرگ هم وجود دارد. عدّهاى را از اطراف دنیا جمع کردند، یک ملت جعلى و دروغین تشکیل دادند، اسمى هم روى آن گذاشتهاند، با ابزارهاى قدرت هم آن را مجهّز کردهاند؛ این در کنار واقعیت ملت فلسطین، امروز خودنمایى مىکند؛ این حقیقت را نسل فلسطینى، امروز با همه وجودشان درک کردهاند؛ اوّلین قدم معرفت است؛ این معرفت را پیدا کردهاند و فهمیدهاند که آن موجود جعلى، با همه پشتیبانیهاى جهانى، غیرقابل شکست نیست؛ درست هم فهمیدهاند؛ لذا وارد میدان شدهاند. امروز وظیفه همه دولتهاى اسلامى و همه ملتهاى اسلامى این است که هر چه مىتوانند، به اینها کمک کنند. من ادّعا نمىکنم که قضیه فلسطین در کوتاهمدت تمام خواهد شد؛ اما ادّعا مىکنم بدون شک فلسطین به فلسطینیها برخواهد گشت. زمان، ممکن است کوتاه یا بلند شود؛ بهایى که پرداخته مىشود، ممکن است سنگین یا سنگینتر باشد؛ اما این واقعه اتفاق خواهد افتاد. (بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی در سالروز مبعث پیامبر(ص) ۱۳۷۹/۰۸/۰۴)
نجات فلسطین با دریوزگی از سازمان ملل بدست نمیآید
نجات فلسطین با دریوزگی از سازمان ملل یا از قدرتهای مسلّط و به طریق اولی از رژیم غاصب به دست نمیآید، راه نجات فقط ایستادگی و مقاومت است، با توحید کلمهی فلسطینیان و کلمهی توحید که ذخیرهی بیپایان حرکت جهادی است.
ارکان این مقاومت،از سوئی
گروههای مجاهد فلسطینی و آحاد مردم مؤمن و مقاوم فلسطین در داخل و خارج آن کشورند؛
و از سوئی دیگر، دولتها و ملتهای مسلمان در سراسر جهان، بویژه عالمان دینی و
روشنفکران و نخبگان سیاسی و دانشگاهیان. اگر این دو رکن مستحکم در جای خود قرار گیرند،
بیشک وجدانهای بیدار و دلها و اندیشههائی که افسون تبلیغات امپراتوری خبری
استکبار و صهیونیزم، آنها را مسخ نکرده،در هر نقطهی عالَم به یاری ذیحق و مظلوم
خواهند شتافت و دستگاه استکبار را در برابر طوفانی از اندیشه و احساس و عمل قرار
خواهند داد.
نمونهی این حقیقت را در
طول روزهای اخیر مقاومت پرشکوه غزه همه دیدیم. گریهی رئیس غربی یک سازمان خدماتی
بینالمللی در برابر دوربین رسانهها، اظهارات همدردانه فعالان سازمانهای
بشردوستانه، تظاهرات بزرگ و صمیمی مردم در قلب پایتختهای اروپائی و شهرهای
امریکا، اقدام شجاعانهی رؤسای چنددولت در امریکای لاتین، همه و همه نشانهی آن
است که دنیای غیرمسلمان نیز هنوز به دست نیروهای شرآفرین و فسادآفرین ـ که نام
قرآنی آنها شیطان است ـ به طور کامل تسخیر نشده و هنوز میدان برای جولان حقیقت،باز
است.
آری،مقاومت و صبر مجاهدان
و مردم فلسطین و حمایت وکمک همهجانبه به آنان از سراسر کشورهای اسلامی خواهد
توانست طلسم شیطانی غصب فلسطین را بشکند. انرژی عظیم امت اسلامی میتواند مشکلات
جهان اسلام و از جمله، مشکل حاد و فوری فلسطین را حل کند. ( بیانات
در دیدار شرکت کنندگان در افتتاحیهى همایش غزه ۱۳۸۸/۱۲/۰۸)
فلسطین باید آزاد شود
بیش از شش دهه از فاجعهى غصب فلسطین میگذرد. عوامل اصلى این فاجعهى خونین، همه شناختهشدهاند و دولت استعمارگر انگلیس در رأس آنهاست، که سیاست و سلاح و نیروى نظامى و امنیتى و اقتصادى و فرهنگى آن و سپس دیگر دولتهاى مستکبر غربى و شرقى، در خدمت این ظلم بزرگ به کار افتاد. ملت بىپناه فلسطین در زیر چنگال بىرحم اشغالگران، قتلعام و از خانه و کاشانهى خود رانده شد. تا امروز هنوز یکصدم فاجعهى انسانى و مدنىاى که به دست مدعیان تمدن و اخلاق، در آن روزگار اتفاق افتاد، به تصویر کشیده نشده و بهرهاى از هنرهاى رسانهاى و تصویرى نیافته است. اربابان عمدهى هنرهاى تصویرى و سینما و تلویزیون و مافیاهاى فیلمسازىِ غربى این را نخواسته و اجازهى آن را ندادهاند. یک ملت در سکوت، قتلعام و آواره و بىخانمان شد.
...امام بزرگوار ما اعلام کردند که یکى از هدفهاى این انقلاب، آزادى سرزمین فلسطین و قطع غدهى سرطانى اسرائیل است. امواج پرقدرت این انقلاب، که آن روز همهى دنیا را فرا گرفت، هر جا رفت - با این پیام رفت که «فلسطین باید آزاد شود». گرفتارىهاى پیاپى و بزرگى که دشمنان انقلاب بر نظام جمهورى اسلامى ایران تحمیل کردند - که یک قلم آن، جنگ هشت سالهى رژیم صدام حسین به تحریک آمریکا و انگلیس و پشتیبانى رژیمهاى مرتجع عرب بود - نیز نتوانست انگیزهى دفاع از فلسطین را از جمهورى اسلامى بگیرد.
بدینگونه خون تازهاى در رگهاى فلسطین دمیده شد. گروههاى مجاهد فلسطینىِ مسلمان سر برآوردند. مقاومت لبنان، جبههى نیرومند و تازهاى در برابر دشمن و حامیانش گشود. فلسطین به جاى تکیه به دولتهاى عربى و بدون دست دراز کردن به سوى مجامع جهانى، از قبیل سازمان ملل - که شریک جرم دولتهاى استکبارى بودند - به خود، به جوانان خود، به ایمان عمیق اسلامى خود و به مردان و زنان فداکار خود تکیه کرد. این، کلید همهى فتوحات و موفقیتهاست. (.بیانات در کنفرانس حمایت از انتفاضه فلسطین ۱۳۹۰/۰۷/۰۹)